شعری از معین دریایی | |
نویسنده : معین دریایی تاریخ ارسال : 1 خرداد 96 بخش : |
برف ِ دفتر
از ایمان گفته ام ، بر شعرهایم رنگی از شک زد
همان که نام او بر دور لحظه هام پیچک زد
همان که کوبه ی قلب مرا کوبید تک تک تک
به پشت حس من سنگر گرفته ، سخت پاتک زد
تو را می خوانم از جان ، روزهای خوب من ، آن سان
دل دنیا برای جرعه ای صلح و صفا لک زد
لبم را برگ زیتونی اگر دانسته اند اما
دل خونْ جامه ی من طعنه ها بر روح بابک زد !
■
قلم پارو و برف دفترم را می زنم یک سو...
ز سردی سخن حتی دهان شعر برفک زد !