شعری از م.موید برای بیژن الهی | |
نویسنده : م.موید تاریخ ارسال : 11 دی 89 بخش : |
محاصره شده نبود توام (1)
برای بیژن / بیژن الهی
- بوقی که می شنوید ...
قطع نخواهد شد
نبود تو را می گویم !
چه پیراهن سپیدی !؟
نه به هنگامِ اینسو !
نبود تو را می گویم !
امروز چهارشنبه است
نخستین روزِ ندیداری ...
نبود تو را می گویم !
گفتم محاصره شده نبود توام
گفتی در محاصره نبود توام
در این اندک که مانده است
زیبایی ها اندوهگنانه اند !
در این اندک که مانده است
زیبایی ها درگاه های بنفشی اند !
در این اندک که مانده است
زیبایی ها خلوت تنهاییند
نبود تو را می گویم
خنکای آب را نمی بینم !
کدام کاریز!؟ کدام درخت توت!؟ کدام جویبار!؟
- جان رودبار ، جان دریابار
بگذار در جدایی باشم
و بگذار بانک من فراتو آید (2)
از این کوهستان دنج خداوند . آمین !
م- موید
لاهیجان 10/09/1389
- از بورخس
- واپسین گویه های چهارشنبه خاکستر الیوت به گواهی بیژن الهی