شعری از علی عرفانی
نویسنده : علی عرفانی
تاریخ ارسال :‌ 11 آبان 95
بخش :
شعری از علی عرفانی

دکتر سیانور

سیانور دکتر ِ بزرگی ست
سیانور دکتر ِ همه ی درد هاست
مثل لامپ همه جا را روشن می کند
سیانور سریع عمل می کند
قطار تندروست
حتا وقتی خواب بمانی
قبل از تو زنگ را بصدا در می آورد
قبل از تو لباس هایت را می پوشد
و قبل از تو
صبحانه ای که آماده نکرده ای را
می خورد
سیانور هورت می کشد
خیلی خودمانی ست
دوچرخه سوار می شود
و روی مهره های شطرنج تمرکز می کند
تاس را پرتاب می کند هوا
بعد که رسید زمین
بیخیال تاس می شود
و فقط منتطر یک چیز می ماند
دوز ِ مناسب
و صدای ِ رادیویی
که به موقع دکمه اش را قطع می کند
مردم فکر می کنند
دکتر ضدعفونی کننده است
اما دکتر پیاز نیست
گریه نمی کند
حتا قهر هم نمی کند
تجویز نمی کند
دنبال دارو نیست
عکس پرسنلی نمی گیرد
انتخاباتی در راه نیست
او به دقت می داند
که یک تنه
چگونه شکلی از همه چیز باشد
حتا دایره
برگشتم سرجای اولم
و پستچی دوبار در نمی زند رفیق
و من پریشب بود
که تازه آماده شدم
با آن کفش و
البته باید از عینک ِ لوزایم بگویم
و از جلوی آینه
که راهی به طرف دکتر است
من قبلش خواب دیده بودم
اما هر سری قبل از سفر
خواب مانده بودم
و مهمترین فاکتور
برای مشاور تبلیغاتی
وقت شناس بودن است
و اما افسردگی
از دپریشن مانیا برایت بگویم
افسردگی ماژور را شنیده ای؟
بروم روی سبزی ها آب بپاشم
شاید دکتر
قبل از من فرود آمده باشد

بازگشت