شعری از سعید جهانپولاد | |
نویسنده : سعید جهانپولاد تاریخ ارسال : 19 شهریور 96 بخش : |
در زن اتفاقی میافتد
وقتی خطوط دستهاش
به کبودی سایهها
خم میشود
ردی در آینه میافتد
صدایی از دور اتاق کناری
حرفی را، هیجی میکند
و خلأیی ناپیدا
در زوال گوشهاش
میپیچد
این تصویر،
دوباره، هاشور خورده است
در زن، اتفاقی افتاد/
دارد که میافتد