شعري از ستارجانعلي پور
نویسنده : ستارجانعلي پور
تاریخ ارسال :‌ 23 مهر 91
بخش :
شعري از ستارجانعلي پور

آزادي را ، درون پاكتي مقوايي

عشق را، پشت تصويري قاب شده پنهان مي كنم

وطنم را، توي كفشي در جا كفشي

 

پدر عكس ريه اش را ، در پاكت مقوايي مي گذارد

تصوير قاب شده ، از ديوار مي افتد

و كفش درمكاني عمومي جا مي ماند.

 

كفش را دزدي پا كرد

قاب به سمسار رسيد

و پدر خاك شد

 

شانه هاي خانه در حال لرزيدن

و مادر در حال كهنه شدن

 

دزد، درخانه نشست

ديگر چيزي براي پنهان كردن باقي نماند

بازگشت