شعرهایی از م.موید
تاریخ ارسال : 27 اردیبهشت 91
بخش : شعر امروز ایران
م . موید و میثم ریاحی
( اين شعر و شعر ديگر اين شماره ، توشه اي از يک نشست صميمي با م.مويد در باغ آقاي جهانگيري است )
الیصابات
الیصابات مرد
همین سال گذشته که نگذشته است
و هنگام رفتن
دست شست
و به گل های ماندگار آب داد
به چشم های کودکان ایدز گرفته
نگاه می کرد
باز هم نگاه می کند
بدین سان .
27/01/1391
لاهیجان
این برگ را
این برگ را
میان من و تو قسمت می کنم
نیمی سپید بماند برای تو
و نیمی سیاه برای من
سبد سیب در آفتاب و باران پوسید
من هیچ نمی گویم
واگن ها یکی یکی از راه می رسند
در واکنشِ مه آلود نفس اسب
خط سپید گم می شود
از کجا بپیچم !؟
مریم و آسیه و بانوان سرشناس
از این جا گذشتند
برای من خط سپید گم بود مِه بود
با اینکه سبد تازه با سیب های تازه
نگاه های تازه را می بلعید
تو طعم ها را می شناسی
خط سپید جاده این نیست که گم می شود
کوتاه ترین فاصله است
میان طعمِ چینش دانه های یاقوتی انار
و نگاه تو
از اسب ها
باز می گردم
آرامش
مزد تنهایی کوهستان است
13/06/1390
لاهیجان
لینک کوتاه : |
چاپ صفحه